انسان ايرانی|Homopersicus
مقالات

حماس بین اخوان المسلمین و تهران باید یکی را برگزیند

روحانیون ایران یا اخوان المسلمین مصر:

جنبش حماس در نوار غزه بر سر جهت گیریِ راهبردی خود در کشمکش است – و برای موجودیتش.

به مدد بهار عربی، امروز جنبش حماس که در نوار غزه حاکم است در مقابل تصمیم گیری‌های مهمی ایستاده است. اولین تغییر راهبردی اتفاق افتاده است: مرکز حماس در دمشق برچیده شد – به بهای مناسبات خوب با بزرگ‌ترین حامی‌اش یعنی ایران.

اکنون به جای آن مناسبات با متحدان آمریکا چون مصر و قطر و ترکیه بهبود می‌یابد. اما اینکه حماس در این رقابتِ روز افزون منطقه ای به کدام طرف می‌پیوندد، چه پیمان‌هایی را می‌بندد، به این‌ها در داخل جنبش پاسخ داده نمی‌شود. جنبش در مورد این پرسش محوری که چه برخوردی باید با تغییرات داشت دچار دودستگی است.

شخصیت‌های مطرح در نوار غربی رود اردن و در تبعید بر این باورند که موقعش رسیده گامی شجاعانه در راه وحدت فلسطینی‌ها با گروه رقیب فتح برداشته شود؛ و این ضرورت به ویژه به دلیل صعود اخوان المسلمین در مصر و نزدیکی غرب به اسلام‌گرایان احساس می‌شود. اما رهبران جنبش در غزه با توجه به آیندۀ سیاسی نامعلوم منطقه به تغییرات راهبردی به دیدۀ تردید نگاه می‌کند.

بررسی موقعیت گذشتۀ نشان می‌دهد که بهار عربی تا چه میزان زیادی وضعیت حماس را تغییر داده است. تا شروع انقلاب حماس در رکود و انزوای سیاسی قرار داشت. اسلام‌گرایان حماس خود را از نظر اقتصادی در محاصرۀ اسرائیل و مصر می‌دیدند و زیر فشار نیروهای امنیتی اسرائیل و حکومت خودگردان فلسطین قرار داشتند؛ و در نوار غزه تنها با زحمت می‌توانستند به دلیل وجود چند غیرنظامی که به دشواری می‌شد آن‌ها را زیر نفوذ گرفت، آتش بس را با حریف بسیار قدرتمند یعنی اسرائیل پابرجا نگاه دارند.

کاهش محبوبیت حماس

رهبری حماس ناتوان از اینکه به خواسته های ملت بعد از آشتی با فتح جواب دهد دچار تضاد شد. می‌خواست جنبشی اسلامی باشد اما عملکرد دولتش دین جدا خواهانه بود؛ در عین حالی که خود را جنبش مقاومت ضد اسرائیلی می‌خواند اما حمله های انجام شده به اسرائیل را از غزه محکوم می‌کرد. از این گذشته از زمان انتخابات فلسطینی در سال ۲۰۰۶ به این طرف محبوبیت حماس کاهش می‌یابد. در این میان حماس طرفداران شبه نظامی اندک اما مهمی را از دست داد. اینان به گروهی پیوستند که بیشتر پابند رعایت مقررات اسلامی هستند و پیوسته به اسرائیل با موشک حمله می‌کنند. تنها تسلای خاطر این بود که حال و روز فتح در نوار غربی رود اردن بهتر نبود.

به ویژه قیام در سوریه برای جنبش حساس است. حکومت سوریه از حماس وقتی که همۀ کشورهای عربی به آن پشت کرده بودند حمایت کرده بود. از این گذشته جدایی از دمشق این خطر را در پی دارد که حکومت ایران را برنجاند. تهران پول و سلاح به غزه می‌فرستد و شبه نظامیان حماس را آموزش می‌دهد. اما از طرف دیگر، هم مناسبات حماس با اخوان المسلمین و عرب‌های سنی و هم تعهدات آن‌ها در برابر ملتِ (اکثریت سنی) سوریه و نیز صدها هزار آوارۀ فلسطینی در این کشور مطرح است.

اما چنین می‌نماید که قیام در جهان عربی این وضعیت را تغییر داد. در حالی که رئیس جمهور سابق مصر حسنی مبارک متحد فتح بود اخوان المسلمین حاکم بر مصر، نه تنها متحد حماس بلکه سازمان مادر آن‌ها هم هستند. یعنی روندی مثبت برای جنبش، نشانۀ اول آن این است که از محدودیت‌های گذرگاه غزه به سینا در رفح کاسته شده است. حسنی مبارک از کنترل این گذرگاه همچون اهرم فشاری استفاده می‌کرد تا رهبری حماس را در غزه ضعیف کند.

اخیراً در تمام منطقه و درپی قیام‌ها، نفوذ حزب‌های اسلام گرا افزایش زیادی داشته است. حماس این مطلب را به عنوان تأیید هدف‌های سیاسی خود می‌بیند. امید حماس این است که موضعش در برابر فتح و اسرائیل تقویت شود و انزوای سیاسیش به سر آید. با این وجود تغییرات در منطقه بهای خود را دارد.

به ویژه قیام در سوریه برای جنبش حساس است. حکومت سوریه از حماس وقتی که همۀ کشورهای عربی به آن پشت کرده بودند حمایت کرده بود. از این گذشته جدایی از دمشق این خطر را در پی دارد که حکومت ایران را برنجاند. تهران پول و سلاح به غزه می‌فرستد و شبه نظامیان حماس را آموزش می‌دهد. اما از طرف دیگر، هم مناسبات حماس با اخوان المسلمین و عرب‌های سنی و هم تعهدات آن‌ها در برابر ملتِ (اکثریت سنی) سوریه و نیز صدها هزار آوارۀ فلسطینی در این کشور مطرح است.

از این رو در مناقشۀ جاری موضوع برای رهبری حماس این است که چگونه می‌توان از این قیام منطقه ای بهره برد و باید چه بهایی برای آن پرداخت. جنبش هنوز خود را یکپارچه نشان می‌دهد اما چون تصمیم‌ها را به تعویق می‌اندازد و دچار بی عملی است.

سیاست مربوط به خاورمیانه خطا بود

برای جامعۀ بین‌المللی، به ویژه آمریکا و اروپا، این پرسش مطرح است که آیا از شش سال گذشته درس گرفته‌اند یا نه. در سال ۲۰۰۶ هنوز می‌کوشیدند انتخابات را که حماس پیروز آن شد کان لم یکن کنند، مسئله ای که به جدایی غزه و نوار غربی رود اردن منجر شد. در نتیجه به غلط فکر کردند جدایی مناطق فلسطینی موقعیتی است برای فتح تا با اسرائیل پیمان صلح منعقد کند؛ و امید داشتند حماس را با این کار در نوار محاصره شدۀ غزه وادار کنند از قدرت کنار رود.

امروز می‌دانند که این راهبرد – ایجاد صلح و در عین حال تضعیف حماس- سراب بود. اما تغییر اساسی در سیاست آمریکا و اروپا در مقابل اخوان المسلمین احتمال دارد اکنون امکان جدیدی در اختیار بگذارد.

حماس باید برای رسیدن به این هدف امتیازهایی بدهد، از آن جمله است آتش بس جدی و حمایت از با ثبات کردن سینا و دادن اختیار به رئیس حکومت خودگردان محمود عباس برای مذاکره با اسرائیل و پذیرفتن تصمیم‌های مردم در همه پرسی. آمریکا و اروپا در مقابل می‌توانند آشکار سازند که آماده‌اند با دولت وحدت فلسطینی مذاکره کنند که ترکیب و اقدام‌هایش باید در هماهنگی با اصول گفته شده باشد.


مطالب مرتبط

مشاهیر ارمنی ایران؛ از معمار مصلای قم تا موسس سینما

انسان ایرانی
۱۳۹۲-۰۹-۰۶

آمریکا و اسرائیل، به روایت آمار

انسان ایرانی
۱۳۹۱-۱۰-۲۹

درآمدی بر روانشناسی سیاسی رهبران

انسان ایرانی
۱۳۹۱-۰۴-۰۲
خروج از نسخه موبایل