در حالی که دور تعیینکننده مذاکرات هستهای در لوزان سوئیس در جریان است و تا چند روز دیگر روشن خواهد شد که آیا طرفین در مسیر نهایی کردن یک توافق جامع هستند یا خیر، یکی از روزنامههای صبح تهران ـ که چند روز پیش رسیدن به توافق را محال دانسته بود ـ در تیتر اول امروز خود به اندازه «دو نقطه» واقعیت را تحریف کرد.
به گزارش «تابناک»، با نزدیک شدن به آخرین روزهای مذاکرات هستهای در سال ۱۳۹۳، مواضع روزنامه کیهان، یکی از اصلیترین منتقدان مذاکرات به نحو قابل توجهی با مواضع دیگر روزنامهها تفاوت پیدا کرده است.
این روزنامه روز شنبه در سرمقاله خود، رسیدن به یک توافق جامع را محال دانست و در مقابل، گزینههایی مانند بستن تنگه هرمز و یا قطع همکاری در بخش خودرو با طرفهای اروپایی را پیشنهاد کرد.
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان در این باره نوشته بود: شاید کسانی این نگاه را «بدبینانه» تلقی کنند ولی همه شواهد و نشانههای موجود حکایت از آن دارند که نگاهی «واقعبینانه» است و آن، اینکه چالش هستهای کشورمان با حریف «نقطه پایان» ندارد و رسیدن به توافقی که در آن حق ایران اسلامی به رسمیت شناخته شده باشد، «ناممکن» و «محال» است. چرا که چالش هستهای یازده ساله با ۵+۱ و پیش از آن با تروئیکای اروپایی فقط تابلوی هستهای دارد ولی ماهیت و موضوع آن «هستهای» نیست. آمریکا چالش هستهای را بهانهای برای تحریمها میداند و تحریمها را «کارآمدترین حربه»! برای مقابله با پیشرفت و جهانشمولی ایران اسلامی تلقی میکند. حالا اگر دشمنی آمریکا با موجودیت جمهوری اسلامی ایران را هم به صورت مسأله اضافه کنیم، نتیجه میگیریم که از نگاه آمریکا و متحدانش چالش هستهای ادامه درگیریهای سی و چند ساله و از جمله، صحنه دیگری از جنگ ۸ ساله است. بنابراین، «لغو تحریمها» که در مذاکرات هستهای دنبال میکنیم، مانند آن است که از حریف انتظار داشته باشیم در میدان جنگ با ایران اسلامی، کارآمدترین اسلحه خود را زمین بگذارد! و بدیهی است که نگذاشته و نمیگذارد. کسانی که از مذاکرات هستهای نتیجه دیگری را انتظار دارند، جغرافیای مذاکرات را آن گونه که واقعاً هست نمیبینند و به جای آنکه با نگاه به «شناسنامه مذاکرات» که «غیر هستهای» است، مسیر حرکت خود را تنظیم کنند، به «تابلوی مذاکرات» که آدرسی غلط میدهد چشم دوختهاند».
این اظهار نظر کیهان با واکنشهایی مواجه شد؛ از جمله حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور در پاسخ از شریعتمداری خواست که مراحل بعدی سناریوی پیشنهادی خود را نیز ارائه کند.
آشنا از جمله نوشته بود: «میخواستم متواضعانه از ایشان بپرسم پس از اینکه ایران بدستور ایشان تنگه را بست، چه واکنشی را از طرف خریداران اروپایی و صادر کنندگان نفت در خلیج فارس پیش بینی میکنند و در مقابله با آن واکنشها، از طرف ایران چه عکس العملی را در اولویت تدبیر خود قرار میدهند؟ پس از یک دوره رفت و برگشت از اقدامات مخاصمه آمیز یا تنش زا چه وضعیتی را در میان همسایگان، در منطقه و در سطح بین المللی پیش بینی میکنند؟ در مواجهه با عواقب احتمالی و آن پیش بینیها، چه پیش گیریهایی را مد نظر دارند؟ سرمقالههای بعدی میتواند راه گشا باشد».
یکی دیگر از مواضع خاص کیهان در موضوع هستهای در تیتر اول دوشنبه کیهان اتفاق افتاد. تیتر اول دوشنبه کیهان «اوباما: انتظار از تعلیق ۱۰ ساله تغییر ساختار ایران است» است.
اما نه تنها مراجعه به روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز بلکه حتی مراجعه به متن خبر کیهان نیز نشان میدهد که اوباما چنین سخنی بر زبان نیاورده است. دولت اوباما آن قدر به توافق هستهای با ایران نیاز دارد که در چنین موقعیت حساسی، چنین سخن خیرهسرانهای را درباره ایران بر زبان نیاورد.
در متن تحلیلی که روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز درباره آخرین موانع رسیدن به یک توافق هستهای منتشر کرده آمده است: «مدت زمان اجرای توافق هرچقدر باشد، چالش اصلی که جان کری باید بر آن فائق آید این است که پس از انقضای تاریخ آن ایران همانند ژاپن و برزیل همچنان زیرساختهای لازم برای تولید هر میزان مواد هستهای را که بخواهد در اختیار خواهد داشت. دولت اوباما معتقد است تا آن زمان یک حکومت متفاوت یا دست کم همراهتر در ایران روی کار خواهد آمد».
در این واقعیت که بسیاری در امریکا و حتی در دولت اوباما به دنبال تغییر نظام در ایران و یا حداقل تغییر رفتار نظام در ایران هستند، تردیدی وجود ندارد، ولی آنچه کیهان در تیتر اول خود به نقل از رئیسجمهور آمریکا منتشر کرده، گستاخانهتر از آن است که اوباما فعلاً جسارت بر زبان آوردن آن را داشته باشد.