محمدرضا رستمی در خبرآنلاین نوشت: هر کس می تواند نظر شخصی خودش را داشته باشد و آن را بیان کند، هر نظری هم در جای خودش قابل احترام است و شنیدن و خواندنش نه به کسی آسیبی می زند و نه باعث اتفاقی می شود. اما کسانی که هم شخصیت حقیقی دارند و هم شخصیت حقوقی قطعا در گفتار و رفتار باید به تفاوت خود با مردم و ابعادی که اظهار نظرهای آن ها پیدا می کند، واقف باشند.

 آقای مقدم فر به عنوان یکی از اعضای این جامعه، طبیعی است که نظر خودش را در مورد نویسندگان، هنرمندان و آثاری که آن ها تولید می کنند داشته باشد. او می تواند یک اثر را مخرب بداند و حتی به دیگران توصیه کند که این اثر را نخوانند. او حتی می تواند از مسئولان ارشاد هم بخواهد که به این مسائل توجه کنند و آن ها را در زمان صدور مجوز کتاب ها لحاظ کنند.

به عنوان شخصیت حقوقی اما این رفتار معناهای دیگری هم پیدا می کند، مخصوصا وقتی پای معاونت یک نیرویی نظامی هم وسط باشد.

 آقای مقدم فر در گفت و گویی که با سایت «تهران پرس» داشته اند، با انتشار رمان «زوال کلنل» مخالفت کرده اند، تا اینجای کار طبیعی است که هر عقل سلیمی نمی تواند، به این گفته ها ایرادی بگیرد، اما وقتی ایشان وارد حوزه کاری وزارت ارشاد می شوند و برای این وزارت خانه تکلیف تعیین می کنند، ماجرا شکل دیگری پیدا می کند.

 «وی(مقدم فر) با اشاره به انتشار خبر صدور مجوز رمان محمود دولت آبادی، متذکر شد: اشخاصی مانند دولت آبادی که مواضع و رفتارشان بیانگر شخصیتشان است و از طرف جریان رسانه ای در داخل، پیوند عمیقی با خارج از کشور دارند، چرا باید بعنوان یک نویسنده برتر مورد توجه قرار بگیرند و رمانی که باید گفت ضدانقلابی ترین رمان در بعد از پیروزی انقلاب است، مجوز بگیرد.این کارشناس مسایل فرهنگی با بیان اینکه امیدواریم خبر مجوز این رمان دروغ بوده و صحت نداشته باشد: خاطرنشان کرد: در مورد این موضوع تصور می کنیم خبطی صورت گرفته و اگر این خبر صحت داشته باشد باید بگویم انحراف بسیار بزرگی رخ داده است.مقدم فر در پایان به فعالان حاضر در عرصه فرهنگی دولت و وزارت ارشاد توصیه کرد که تحت تاثیر تفکر انحرافی قرار نگیرند و اجازه ندهند این حلقه در امور فرهنگی دولت نفوذ کند.»

نخست این که مشخص نیست وقتی ایشان می گویند که دولت آبادی از طریق جریان رسانه ای در داخل پیوند عمیقی با خارج از کشور دارند یعنی چه؟ همانطور که مشخص نیست که دغدغه ایشان در مورد نظام و انقلاب بیشتر از کارشناسان وزارت ارشاد، مدیر اداره کتاب و معاون فرهنگی این وزارتخانه باشد.

به هر حال طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی تا این لحظه همه امور مربوط به صدور مجوز برای کتاب ها به وازت ارشاد سپرده شده است. یعنی این اداره کتاب وزارتخانه یاد شده است که نظر کارشناسی اش از سوی قانون گذار برای چاپ شدن یا نشدن یک کتاب ملاک است.

 افراد این وزارتخانه هم طبیعی است که نه از مریخ آمده اند و نه در سوابق کاری خود چیزی به عنوان همکاری با سیا یا موساد و …دارند. مردم ایران منطق اعتدالی یکی از نامزدهای انتخابات 24 خرداد را پسندیده اند، به او رای داده اند و او هم طبق قوانین همین مملکت دولتش را تشکیل داده و کسی را به عنوان وزیر ارشاد انتخاب کرده که هم تحصیلات حوزوی دارد و هم سابقه مبارزات انقلابی. آقای وزیر هم باز طبق قوانین همین نظام مدیرانش را از افراد همین نظام انتخاب کرده و آن ها دارند کار خودشان را می کنند. دست بر قضا معاون فرهنگی همین وزیر هم فردی است که هم تخصیلات حوزوی دارد و هم مدرس حوزه و دانشگاه بوده است.

 حالا اگر مجموعه ای با این ترکیب به نتیجه ای خلاف نظر جناب آقای مقدم فر برسد، این نتیجه نشان دهنده یک انحراف بسیار بزرگ است. آیا آن ها ممکن است کمتر از آقای مقدم فر بفهمند و تشخیص ندهند که فلان نوشته ضد انقلابی ترین اثری است که تا به حال نوشته شده است.

 تازه همه این ها در شرایطی است که از ابتدای انقلاب تا امروز آثار مهم آقای دولت آبادی در این دیار منتشر شده و به چاپ های متعددی هم رسیده است، آیا همه کسانی که از صدر انقلاب تا کنون به آثار این نویسنده مجوز داده اند، از دم متوجه نشده اند که «مواضع و رفتارشان[دولت آبادی] بیانگر شخصیت شان است.»

 اصل ماجرا به کنار آیا این نوع ادبیات که کم کم دارد رواج پیدا می کند، در افکار عمومی به عنوان خط و نشان کشیدن برای دولت و وزارت ارشاد تعبیر نمی شود، آیا اصلا پسندیده هست که چنین تعبیری در سطح جامعه رواج پیدا کند. خصوصا حالا که دولت تدبیر و امید آمده و دست جریان انحرافی را از خیلی جاها کوتاه کرده زیبنده هست که چاپ یک کتاب مترادف شود با رسوخ جریان انحرافی در وزارتخانه ارشاد. آن هم جریانی که مختصات و نوع رفتارشان برای ملت ایران که سال ها از مواهب شان بهره بردند روشن است.

 شاید پسندیده تر آن است که به نظر کارشناسان و مدیران هر حوزه احترام بگذاریم و اگر نکته قابل نقدی دیدیم با ادبیات همان حوزه به نقدش بنشینیم و بیهوده مسائل فرهنگی و هنری را به مسائل امنیتی تبدیل نکنیم که صدور مجوز یک کتاب، اکران یک فیلم احتماعی و …مترادف شود با رسوخ جریانی و ایجاد مشکل برای نظام و …

 هر کس نداند، جناب آقای مقدم فر می دانند که اتفاقا نظامی که دغدغه اش را دارند، خدای نکرده نهال نیم ساله ای نیست که با چاپ یک رمان اتفاقی برای آن بیفتد.