به دنبال انضمامی کردن دانش سیاسی
دکتر احمد بنی جمالی
دکتر حسین بشیریه از معدود استادان علوم سیاسی در ایران است که در طول فعالیت حرفهای خود برنامههای پژوهشی مشخص و گاه متفاوتی را دنبال کرده است. این نوشتار تلاش دارد با تمرکز بر منتشرات ایشان اعم از تألیف و ترجمه عناصر ثابت و متحول در این برنامهها را موردبحث قرار دهد.
از نخستین موضوعات موردتوجه دکتر بشیریه میتوان به تلاش وی برای انضمامی کردن دانش سیاسی و نزدیک ساختن آن به حوزه عمومی اشاره کرد. این دغدغه حتی در مورد موضوعات اندیشهای نیز صادق بوده است. در دهه 70 و در حالی که دروس اندیشه سیاسی در قالب معرفی غیر تاریخی و انتزاعی مفاهیم و آراء اندیشمندان سیاسی بدون توجه به پیوندهای آنان ارائه میشد بشیریه رویکردی دیگر داشت.
سید احمد فردید
یونس مقتدر*
مقدمه
آثار برخورد مدنیت غرب با مدنیت حوزهٔ اسلامی شرق نزدیک و میانه، که از دیرباز آغاز شده بود، در طول قرن نوزدهم کاملاً محسوس گردید. که از یک سوی در حوزهٔ دینی بروز کرد و حاصلش جنبشهای مهدی گری در شمال آفریقا. جنبش باب و سپس اصلاحطلبی اسلامی در ایران و مصر و لبنان و هند بود و از سوی دیگر در اندیشههای اصلاح خواهانه و محافل متجدد جلوهگر شد. (بهنام 1369 ص 507) به نظر میرسد ایرانیان در نسبت با مدرنیته، سه دوره را پشت سر گذاشتهاند:
1-موافقت کامل با ” مدرنیته” و تجدد 2-مخالفت کامل با ” مدرنیته” و تجدد 3- این موضع که میتوان از اندیشهها و دستاوردهای غرب در جهت اهداف دینی و ایرانی استفاده کرد. (افروغ 1386 ص 118)
اسطوره، قدرت و سیاست
رضا صادقیان*
مقدمه
گستره و قدرت اسطورهها چنان است که بهسادگی نمیتوان از آنها چشم پوشید و نادیدهشان گرفت، آنچنانکه اگر موفق با نادیده گرفتن آنان شویم اسطورهها در هر حالتی در زندگی ما، زندگانی روزمره، برداشت غیر تعقلی و عقلانی از رویدادهای گذشته و زمان حال، بخشی از داستانهای شفاهی که سینهبهسینه نقل شدهاند تا به ما برسند، تصاویر ماندگار شده و حتی در ساختوسازهای مدرن و غولآسا نیز حضور دارند.
میتوان بهسادگی هر چه تمام اساطیر را به دنیایی کهن ربط داد و رد آنان را در امروز پینگرفت و تأثیر آنان را نیز نادیده انگاشت، چنین کاری بیش از هر امر دیگری سادهسازی کارکردهای اسطوره است، اسطورههایی که حضور خودشان را خواسته و یا ناخواسته در فرهنگ، تفکر و اندیشه هر انسانی بروز میدهند. بدون شک بخشی از قدرت حضور اسطورهها در زندگی هر انسانی آنچنانکه باید و شاید برای آدمیان قابل لمس نیست، با این وجود اسطورهها حضور دارند و کارکرد خودشان را در رفتار آدمیان خواهند داشت.
بررسی افکار سیاسی داریوش شایگان
ابوالفضل ذکائی*
داریوش شایگان به سال 1313 در شهر تهران و در خانوادهای مرفه دیده به جهان گشود. پدر او شیعه مذهب و به شغل بازرگانی اشتغال داشت، مادر وی نیز از اهالی سنی مذهب گرجستان بود. شایگان تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه سنلویی زیر نظر کشیشهای فرانسوی گذراند و از آنجا با مدرنیته و شعرای فرانسوی آن مانند شارل بودلر آشنا شده و از او تأثر پذیرفت. وی در دهه 1340 با علمای شیعه همچون علامه طباطبایی و سید جلالالدین آشتیانی و مهدی الهی قمشهای مراودات علمی- عرفانی داشت.
شایگان برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و با اخذ درجه دکترا در رشته هندشناسی در سال 1347 به ایران بازگشت و به تحقیقات خود پیرامون ادیان بهویژه ادیان هندی ادامه داد.
از جمله مشاغل شایگان میتوان به تدریس در دانشگاه تهران، ریاست مرکز ایرانی مطالعه فرهنگها، همکاری با مرکز مطالعات تمدنها، مدیرعامل بنیاد فرح پهلوی، ریاست مرکز مطالعات اسماعیلیه، سردبیری فصلنامه «ایراننامه» و همکاری با نشر «فرزان روز» اشاره داشت.
بررسی اندیشههای میرزا یوسف مستشارالدوله تبریزی
اسماعیل فدایی
مقدمه
میرزا یوسف خان مستشارالدوله، پسر حاجی میرزا کاظم از بازرگانان آذربایجان، از رجال سیاسی دوره قاجار، در سال 1239 قمری در شهر تبریز به دنیا آمد. وی در همان شهر به تحصیل ادبیات عرب و علوم دینی پرداخت و به زبانهای فارسی، عربی تسلط پیدا نمود.
در جوانی به خدمت کنسولگری انگلیس درآمد و چندی بعد از آن استعفا داد و استخدام وزارت امور خارجه ایران شد. در سال 1270 به دلیل آشنایی با امور کنسولی به دستور ناصرالدینشاه به مدت هشت سال سرکنسول ایران در حاجی ترخان روسیه شد. چند ماه پس از بازگشت به ایران یکبار دیگر به آنجا اعزام شد. در این مرحله بود که به قصد دیدار از سایر نقاط روسیه به مسکو و پترزبورگ رفت. او در این دوره بر یافتههایش از اوضاع کشورهای اروپایی افزود. هشت سال اقامت در حاجیترخان، این فرصت را برای او فراهم آورده بود که از نزدیک با نحوه اداره امور روسیه آشنا گردد.
خداپرستِ سوسیالیست
سیری در اندیشه سیاسی محمد نخشب
مهدی راستی*
درآمد: در سالهایی که فعالیتِ سیاسی متأثر از استبدادِ پیش از شهریور 1320 بود، نخشب و جمعی از دانش آموزان ملیگرا که دوره آخر دبیرستان را سپری میکردند به دنبال پاسخ به پرسشِ «چه باید کرد؟» برآمدند. در پاسخ به این پرسش بود که نخستین جمعیت فکری-سیاسی با مضمون و هویت ملی-مذهبی در ایران پس از شهریور 1320 شکل گرفت و دامنه این مضمون تا انقلاب اسلامی و حتی بعدتر نیز کشیده شد. این اجمال سعی دارد شکلگیری اندیشه سیاسی نخشب را در یک پیوستار و در سه دوره متمایز تاریخی قرار دهد و در پایان بهگونهای موجز به ایضاحِ عناصرِ کلیدیِ اندیشه سیاسی نخشب بپردازد.
جدیدترین مطالب
رخدادها
- طرح جنجالی ساماندهی فضای مجازی۱۴۰۰-۰۵-۰۸
- افزایش شکاف طبقاتی و فقر در ایران۱۴۰۰-۰۴-۱۳
- خشونت از کابل تا غزه۱۴۰۰-۰۲-۲۵
- شجریان؛ یادی که گرامی است و گرامی خواهد ماند۱۳۹۹-۰۷-۱۸
- زنان و عرصه سیاست در جهان و ایران۱۳۹۶-۰۴-۱۷