آیا معاون سپاه باید برای حوزه نشر هم تصمیم بگیرد؟
محمدرضا رستمی در خبرآنلاین نوشت: هر کس می تواند نظر شخصی خودش را داشته باشد و آن را بیان کند، هر نظری هم در جای خودش قابل احترام است و شنیدن و خواندنش نه به کسی آسیبی می زند و نه باعث اتفاقی می شود. اما کسانی که هم شخصیت حقیقی دارند و هم شخصیت حقوقی قطعا در گفتار و رفتار باید به تفاوت خود با مردم و ابعادی که اظهار نظرهای آن ها پیدا می کند، واقف باشند.
آقای مقدم فر به عنوان یکی از اعضای این جامعه، طبیعی است که نظر خودش را در مورد نویسندگان، هنرمندان و آثاری که آن ها تولید می کنند داشته باشد. او می تواند یک اثر را مخرب بداند و حتی به دیگران توصیه کند که این اثر را نخوانند. او حتی می تواند از مسئولان ارشاد هم بخواهد که به این مسائل توجه کنند و آن ها را در زمان صدور مجوز کتاب ها لحاظ کنند.
کالبدشکافی منشور حقوق شهروندی
دکتر نیکو سرخوش:
کالبدشکافی منشور حقوق شهروندی؛ گذار از حاکمیتمندی به حکومتمندی *
منشور حقوق شهروندی نخست با اشارهای به آیهای از قرآن و سپس حدیثی از حضرت علی (ع) آغاز میشود. آیه هفتاد از سوره اسراء: «و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکبها) برنشاندیم، و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم، و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری آشکار دادیم»؛ و در ادامه حدیثی از حضرت علی (ع): «خداوند سبحان حقوق بندگانش را بر حقوق خودش مقدم دانسته است پس هر که حقوق بندگان را رعایت کند، این امر به ادای حقوق خداوند منجر خواهد شد.» تقدم آیه بر حدیث به هیچ رو تصادفی نیست؛ چرا که تمرکز آیه بر گرامی داشتن آدمی و روزی رساندن به او در متن 19 صفحهای منشور در قالب گزارههایی دیگر برجسته و مکرراً تکرار میشود:
آن چه مردان سیاسی ایران باید از ماندلا بیاموزند؟
دکتر رضا اکبری نوری:*
از ماندلا چه میتوان آموخت؟ احتمالا این مهمترین پرسشی است که هر یک از ما با روبرو شدن با اسطورهای با نام نلسون ماندلا مواجه میشویم. ماندلا که اکنون دیگر در میان ما نیست از خود چه چیز یا چیزهایی برای ما به ارث گذاشته است. با ماندلا چگونه مواجههای باید داشته باشیم. قطعا هر یک از ما در هر موقعیتی که باشیم ماندلا چیزی برای ما دارد. ماندلا به عنوان یک شخصیت با وجوه مختلف اخلاقی، انسانی، اجتماعی، سیاسی، روانشناختی و فلسفی و بسیاری وجوه شخصیتی دیگر، کسی نیست که بشود از آن گذشت. بنابراین باید سالهای سال از ماندلا گفت و از ماندلا شنید و هیچگاه نباید ماندلا را فراموش کرد.
اما فارغ از این که همه ما باید از ماندلا بیاموزیم، روی سخن این نوشتار با مردان سیاسی ایران است. این که مردان سیاسی چه چیزهایی میتوانند و باید از ماندلا بیاموزند.
روشنفکر ایرانی
گفتگو با دکتر احمد بنی جمالی
گرامشی جمله مشهوری دارد و میگوید که «همه افراد ظاهرا روشنفکر هستند اما عده کمی از افراد کار «روشنفکر» را انجام میدهند یا میاندیشند». روشنفکری حتی از واژه تا مفهوم و محتوایش دچار مناقشه است. اینکه روشنفکر این واژه متولد عصر مدرن در معنای عام چه تعریفی دارد و چه ویژگیهایی را شامل میشود و اینکه آیا با مذهب و یا هر مضافالیه دیگر مینشینند هنوز مورد اجماع قرار نگرفته است. از آن پیچیدهتر اینکه روشنفکر چه واکنشی باید در مقابل سیاست داشته باشد. عدهای معتقدند روشنفکر به دلیل تعهد اجتماعی خود ناگزیر از اثرگذاری بر قدرت است. چون سیاست ورزی در مفهوم آرنتی شرط انسان بودن است.
نه به این نمط، ترقی میسر نمیشود
دکتر رضا اکبری نوری*:
جنگهای ایران و روس و شکستی که ایران در برابر روسیه متحمل شد دو وضعیت را برای ذهن انسان ایرانی به وجود آورد: اول مواجه شدن بااحساس حقارت و دریافت فاصلهای که به ناگهان بین خود و جهانی دیگر که تا آن روز به خوبی آن را نشناخته بود و دوم پرسشی حیاتی و اساسی که این فاصله از کجا ایجاد شده است و چه باید کرد؟ به این منظور از زمان عباس میرزا که تجدد را با ایجاد سنگ بنای تازهای در نیروهای نظامی ایران شروع کرد، تا قائممقام و امیرکبیر که وجوه چندگانهای از ترقی را در ایران به اجرا گذاشتند و کسانی چون مستشارالدوله و میرزا حسین خان سپهسالار که سودای ایجاد بنیانهای حقوقی برای حل معضلات ایران در سر پروراند، تا رضاشاه که تجدد آمرانه خود را بر همگان تحمیل کرد و مصدق که چاره را در ملی شدن صنعت نفت دید و بسیاری دیگر تا امروز، همواره نکتهای انسان و جامعه ایرانی را آزرده است که مانعی جدی برای دستیابی به مسیری هموار به منظور دستیابی به توسعه بوده است.
ماجرای «شِبْه» و «نما»
دکتر رضا اکبری نوری:*
ماجرای «شِبْه» و «نما» در خوانشی از فاصله در خودِ نمایی با خودِ واقعیِ انسان و جامعه ایرانی
زمانهای که در آن زیست میکنیم زمانهای است که با پیچیدگیهای بسیار ما را احاطه کرده است. شاید به خاطر پیچشهاست که مردم نمیدانند و بین خود و زمانه گاه به اشتباه میافتند و هر چیزی را به گردن زمانه میگذارند. شاید از همین جاست که واژههایی چون “شبه” و “شبیه” پدیدار میشوند و در کوران “شبههاست” که واقعیها گم میشوند و ما برای یافتن یک چیز واقعی باید زمان زیادی صرف کنیم. واقعیها یا کم شدهاند یا در لایههای زیرینِ آن چه که شبهِ واقعی است مدفون میشوند و از این جهت است که در یافتن آنها با دشواریهای فراوان روبرو هستیم. به همین منظور نیز علومی چون زبانشناسی، تبارشناسی و دیرینه شناسی به کمک انسان میآیند تا ما را قادر سازند ریشه امور را پیدا کنیم و از خلط امور جلوگیری نماییم.
جدیدترین مطالب
رخدادها
طرح جنجالی ساماندهی فضای مجازی
۱۴۰۰-۰۵-۰۸افزایش شکاف طبقاتی و فقر در ایران
۱۴۰۰-۰۴-۱۳خشونت از کابل تا غزه
۱۴۰۰-۰۲-۲۵شجریان؛ یادی که گرامی است و گرامی خواهد ماند
۱۳۹۹-۰۷-۱۸زنان و عرصه سیاست در جهان و ایران
۱۳۹۶-۰۴-۱۷