قبله عالم حقیقت را فرمودند!؟
ناصرالدین شاه قاجار: شاه در قصر سلطنت آباد روی صندلی جلوس کرده و درباریان و اطرافیانش هم پایین اتاق روی زمین نشسته بودند. شاه خیلی خودمانی با آنها صحبت میکرد و ضمن…
دانشگاهیان و پویش علیه فساد
آتشی که دانشگاه به پا خواهد کرد
دکتر جبار رحمانی *
در چند سال اخیر نقدهای جدی متعددی توسط بزرگان علمی کشور به جریان علم و نهاد دانشگاه در ایران مطرحشده است. نقدهایی که برخلاف آمارنامههای مسئولان از رشد علمی و ارتقای رتبههای جهانی، وجه دیگری از روند علم و آموزش عالی ایران را به نمایش میگذاشت.
این نقدها که از سیاستهای آمرانه ISI نویسی شروع شد و سپس توسعه انبوه دانشگاه در قالب دکانهای آموزشی در شهرها و شهرستانها مدنظر قرار گرفت و بعد هم مسئله ارتقای زودرس و بورسیههای بیکیفیت و درنهایت پذیرشهای انبوه دکتری ادامه یافت، منجر به شکلگیری موقعیتی بغرنج در دانشگاه ایرانی شد.
دولت به مثابه مفتش بزرگ
پارمنیدسیسم: فهم ماهیت دولت در ایران*
دکتر حاتم قادری
«تلاش برای ارائه فلسفه ماهیت و وضعیت دولت مدتی است در ایران شروع شده و من نیز در اینجا کوشیدهام این رابطه را توضیح دهم. یادآوری این امر ضروری است که بلندای تاریخ ایران را نمیتوان در یک یا دو محور تجمیع کرد. آنجا که قصد تجمیع داریم باید با تساهل و تسامح لازم به آن توجه کرد. برای ورود به بحث مایلم از یک متن ادبیاتی استفاده کنم، شاید این امر برای فضایی که ما در بلندای تاریخ در آن تنفس و زندگی کردیم، گویا باشد. برادران کارامازوف از جمله چند کتاب بسیار مهم داستایوفسکی است و به عقیده من در زمره کتابهایی است که میتواند با تئوریهای سیاسی پهلوبهپهلو بزند. فرصت نیست که در اهمیت کتاب صحبت کنم، تنها قصد دارم به یکفصل و از آن فصل به چند گزاره اشاره کنم. فصل «مفتش بزرگ». این فصل در کتاب اهمیت کلیدی دارد و حکایت از آن میکند که مسیح بار دیگر به میان مردم بازگشته و شرایط را آنگونه که میپسندید، نمییابد.
خون، قدرت و عوام فریبی؛ قتل رابرت ایمبری
خون، قدرت و عوامفریبی: قتل رابرت ایمبری و تاثیر آن بر روابط آمریکا با ایران عصر پهلوی، 1924
مایکل زیرینسکی
یک قتل در خور توجه
جمعه 18 ژوئیه 1924 {در واقع 27 تیرماه 1303 /18 جولای 1924} رابرت ایمبری کنسول آمریکا در تهران که از دوستان صمیمی و مامور مخصوص آلن دالس، رئیس بخش امور خاور نزدیک وزارت خارجه بود، بیرحمانه به قتل رسید. ایمبری را جمعیتی برآشفته از عرق دینی که چندین نظامی ایرانی نیز در بین آنان دیده میشد تا سر حد مرگ کتک زدند. در هفتههای قبل از 18 ژوئیه تظاهرات خشونت باری بر ضد بهاییها صورت گرفته بود. ایمبری و ملوین سیمور آن روز برای دیدن سقاخانهای در مرکز تهران رفته بودند که کانون این تظاهرات شده بود. در آن زمان میگفتند که یک بهایی وقتی از سقاخانه آب خورده است چون یادی از امام حسین (ع) نکرده بود، کور شده بود. او بعد از اینکه توبه کرده دوباره بینای اش را بهدست آورده بود.
درباره ما
برای شروع: این سایت تلاشی است برای گفتگو درباره «ما»، درباره «انسان ایرانی». به گونه ای که «غیر» بودن او با تمامی وجوه مثبت و منفیاش بازگو و بازخوانی شود. اما به…
جدیدترین مطالب
رخدادها
طرح جنجالی ساماندهی فضای مجازی
۱۴۰۰-۰۵-۰۸افزایش شکاف طبقاتی و فقر در ایران
۱۴۰۰-۰۴-۱۳خشونت از کابل تا غزه
۱۴۰۰-۰۲-۲۵شجریان؛ یادی که گرامی است و گرامی خواهد ماند
۱۳۹۹-۰۷-۱۸زنان و عرصه سیاست در جهان و ایران
۱۳۹۶-۰۴-۱۷