عضو شوید !

برای اطلاع از مطالب منتشره به ما بپیندیدو

رخداد

برچسب: زبان فارسی

نقد و بررسی خودمان!

زبان پارسی در هیولاشهر تهران! 

چرا انگلیسی پراندن را نشانهٔ «سواد» می‌پنداریم؟

 

 پس از تازش ویرانگر مغولان به ایران، بسیاری از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی فروپاشید و دانشوران و باسوادان و اهل دانش و فضل یا کشته شدند یا به آوارگی رفتند و در ناکجاآبادها درگذشتند. پس از فرونشستن گردوخاک و فروکش کردن خوی وحشیانه، قلم در کف مشتی منشی بی‌کفایت و فضل فروش افتاد که برای نشان دادن سطح سواد خود به جای نگارش به زبان پارسی آن دوران، شروع کردند به واردکردن واژه‌های عجیب و غریب و کمیاب زبان تازی که حتا شاید در خود زبان عربان نیز چندان کاربرد نداشت. این منشیان حتا واژه‌های رایج عربی‌تبار را نیز با واژه‌ها و ترکیب‌های گمنام‌تر عربی جایگزین کردند. این منشیان (به ویژه از دوران صفویان به بعد) صرف و نحو زبان عربی را نیز بر پارسی تحمیل کردند و واژه‌های پارسی را نیز با دستور زبان عربی صرف می‌کردند. برای نمونه از واژهٔ «مُهر» پارسی صفت «ممهور»(!) یعنی مهرشده و از «کلاه» پارسی صفت «مُکلا» به معنای کلاه‌پوش یا کلاهدار را ساختند. یا به جای «کفشگر»، از «کفش» پارسی واژهٔ «کفاش» را ساختند.

 

 

بیشتر بخوانید
مقالات

پارسی در ازبکستان 

شهزاده سمرقندی (نظروا)**

خود من  از حاشیه سمرقند به شهر آمدم و وقتی وارد دانشگاه دولتی سمرقند شدم با جهانی تازه از ملت آشنایی پیدا کردم. قبل از جنگهای داخلی تاجیکستان آرزوی من هم سفر به دوشنبه و درس خواندن در آن شهر معروف و زیبا بود که هر سال با خانواده آنجا می رفتیم و در نیروگاه آبی «نارک» که همیشه مایه افتخار پدر و مادر بود، کشتی سواری میکردیم و مجوز ویژه ای هم داشتیم، چون پدر از سازندگان سد نارک بود. اما جنگ داخلی تاجیکستان هر چند آرزوهای من و خانواده مرا نیز شکست، به من فرصت داد که در سمرقند بمانم و این گوشه کنده شده از سرزمین تاجیکان را خوب بشناسم.

 

بیشتر بخوانید
مقالات

تاریخ و سنت ترجمه در ایران 

نویسنده: دکتر احمد کریمی حکّاک

برگردان: دکتر مجدالدین کیوانی 

 زبان فارسی که امروز در ایران، افغانستان و بخش‌هایی از آسیای مرکزی صحبت می‌شود یکی از شاخه های هند و آریایی خانواده‌ی هند و اروپایی زبان‌ها، و دنباله‌ی مستقیم فارسی باستان و میانه است. افزون بر هزار سال، این زبان وسیله‌ی عمده‌ی گفتار روزانه و همچنین زبان علم، هنر و ادبیات در سرزمین ایران بوده است. پیش از سلطه‌ی استعمار، فارسی زبان تشکیلات دولتی، قضا، و فرهنگ در شبه قاره‌ی هند نیز بود. در زمان‌های گوناگون طی دوران‌های گذشته، فارسی در بخش‌هایی از قفقاز و در دربارهای عثمانیان زبان ادبیات بوده است. در حال حاضر، همه‌ی ایرانیان و تاجیکان، و اکثریتی از افغانان این زبان را به کار می‌برند. همچنین به دنبال انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، جنگ داخلی در افغانستان، و فروپاشی اتحاد شوروی، فارسی به تدریج به صورت زبان جمعیت عظیم و در حال رشدی از مهاجران فارسی‌زبان در میان ملت‌های دیگر درآمده است.

ترجمه به فارسی تاریخچه‌ای دراز و پرماجرا دارد و در تکامل تمدن‌های ایرانی و ایرانی شده در سراسر آسیای غربی و فراسوی آن نقش مهمی ایفا کرده است.

بیشتر بخوانید
دیدگاه دیگر

نوشتاری از: چرند پرند 

نوشتاری از: چرند پرند[1]

به بهانه سالگرد در گذشت ادیب و پژوهشگر آزادیخواه زنده یاد علی اکبر دهخدا (7 اسفند 1334)

 

های های های! من خودم می‌دانم که الان همه مشترکین دخو چشم انتظارند ببینند دخو بر حسب وعده نمره پیش با باقیماندهء عملهء خلوت چطور رفتار خواهد کرد. یقینا حالا همه گوش به زنگند بفهمند دخو چه جور از خجالت جانشین‌های ببری خان بیرون می‌آید.

البته باید هم چشم انتظار باشند، باید هم گوش به زنگ باشند. چرا نباشد؟ دیگر از دخو دیوانه تر کجا گیرشان می‌افتد؟ از دخو بی شعورتر از کجا پیدا می‌کنند که با «ماشاء ا…» و «بارک ا…» و «آفرین»، باد به آستینش بکنند، هندوانه زیر بغلش بدهند و مثل خروس جنگی بیندازندش به جان بنده های مظلوم بی گناه خدا و وقتی هم که خدای نکرده، زبانم لال، هفت قرآن در میان، گوش شیطان کر، الهی که دیگر همچو روزها را خدا نیارد، دخو زیر دگنک[2] آقایان افتاد، بروند دور بایستند و به حماقت دخو بخندند.

بیشتر بخوانید
کتاب

شاهنامه و پژوهش‌های تازه 

کتاب «شاهنامه و پژوهش‌های تازه» (پیرامون تاریخ‌نگاری، هنر و جامعه ایرانی) توسط محمود فاضلی بیرجندی ترجمه و به‌تازگی راهی بازار کتاب شده است. این اثر در واقع ترجمه پنج مقاله منتشره در نشریه انگلیسی زبان ایران‌شناسی است که در سال 2010 به مناسبت یک هزارمین سال سرایش شاهنامه منتشر شده است. مترجم در دیباچه کتاب بر این باور است که شاهنامه علی رغم بهره‌مندی از وجوهی چون تاریخ، شعر و اسطوره (و شاید به همین دلیل) «به نسبت کم شناخته مانده است»

 

 «شاهنامه و پژوهش‌های تازه» (پیرامون تاریخ‌نگاری، هنر و جامعه ایرانی)

نویسنده: غزال دبیری، اولگ گرابار و دیگران

ترجمه: محمد فاضلی بیرجندی

 نشر پایان 1391

بیشتر بخوانید