دکتر هوشنگ اسفندیار شهابی*

همانند دیگر کشورهای آسیایی که در معرض تهدید امپریالیسم اروپایی در قرن نوزدهم بودند، در ایران نیز مدرنیته و ملّت گرایی پیوندی تنگاتنگ داشتند. ترقّی خواهان و ملّی گرایان که در عمل یکی بودند چنین استدلال می‌کردند که ایران بدون رهایی از سلطه بیگانگان از چنبره عقب‌ماندگی و رکود بیرون نخواهد آمد و این خود نیازمند رو کردن ایران به تجدّد است. رسیدن به این دو هدف مستلزم آن بود که مردم ایران به شور میهن‌پرستی آماده عمل و مرد میدان شوند. آشنایی با افتخارات گذشته ایران و مباهات به آن بود که می‌توانست به‌نوبه خود چنین شوری را در دل‌ها بنشاند.

موسیقی ایرانی به‌عنوان یکی از عناصر فرهنگ ایران همواره نه تنها از رویدادهای اجتماعی، سیاسی و بین‌المللی الهام گرفته و با آن‌ها در ارتباط مانده، بلکه خود عرصه تنش میان دولتمردان و روحانیان، تجدّد طلبان و سنّت گرایان، و حتی میان هواداران شیوه‌های گوناگون نوآوری بوده است. هدف این نوشته بررسی انگیزه‌های میهن پرستانه در موسیقی‌دانان تجدّد طلب و پژوهش درباره نقشی است که موسیقی و آموزش موسیقی در تلاش‌های معطوف به تجدّد، در اواخر دوران قاجار و دوره رضاشاه، ایفا کرد.

موسیقی در ایران: از دوران قدیم تا آغاز غرب‌گرایی

هنر موسیقی ایرانی چنان‌که ما امروز می‌شناسیم نتیجه تحوّلاتی است که در دوران قاجار، در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، یعنی در دورانی که ایران برای نخستین بار در ارتباطی مستمر با غرب قرار گرفت، روی داد. امّا موسیقی تنها زمانی توانست در عرصه زندگی عمومی ظاهر شود که، در پی انقلاب مشروطه، نیرو و نفوذ نهادهای مذهبی در جامعه تا حدی کاسته شد. چه، غالب علما، بر پایه تفسیر خود از برخی آیات قرآن و احادیث منتسب به پیامبر و امامان شیعه، نسبت به موسیقی نظری منفی داشتند و درمجموع، با استثناهایی اندک، حکم به تحریم آن داده بودند….

  • این مقاله براساس برگردان نسخه انگلیسی آن است که هوشنگ شهابی، در نوامبر 1997، در کنفرانس سالانه انجمن مطالعات خاورمیانه ارائه کرد. (منبع سایت بهار ایران)