رسول جعفریان:
آنچه در پی میآید حاصل جستجوی اندک بنده است. بنابراین اگر دوستی یا مرکزی یا موسسهای خبر یا اخبار دیگری در این باره دارد بهتر است به صورت کامنت یا به هر صورت دوست دارد جایی درج کند تا بر اطلاعات بنده و آیندگان افزوده شود و حقیقت روشن شود.
رسول جعفریان در وبنوشت خبر آنلاین نوشت: این را برای دانشجویان تاریخ و تاریخنویسان آینده مینویسم که بدانند و آگاه باشند که آنچه به عنوان خبر پخش میشود، چه در صدا و سیما و چه در روزنامهها، جدی نگیرند، و تا در باره آن تحقیق نکنند به آن استناد نکنند. معمولاً اینها اخباری است که باید اتفاق بیفتد اما بیشتر آنها نمیافتد. اصلا تصور نکنید دروغ بوده است، بنا بوده بشود اما نشده. این را اصطلاحا دروغ نمیگویند.
یکی از این اخبار داستان اهدای یک باب خانه قدیمی در اصفهان به ریچارد فرای ایرانشناس تازه گذشته بود.
شهریور سال 1389 بود که یک شب در تلویزیون شاهد بودیم که اعلام شد آقای احمدینژاد خانهای به آقای ریچارد فرای داده است. خانه را هم نشان دادند. خانهای زیبا و قدیمی بود. یادم هست که در آن خبر از استاندار اصفهان هم مطلبی آمد یا شاید خودش هم نشان داده شد. گویا ورقهای هم به فرای دادند. قیچی رمان … و تثبیت این که این خانه به آقای فرای داده شده است. از این جدی تر نمیشود نشان داد.
اخیرا پس از درگذشت آقای فرای دیدم که یکی از سایت ها آن خبر را به عنوان خبر تحققیافته و قطعی انعکاس داده است. در سایت بیست که نمیدانم متعلق به کیست، شرححالی و عکسی از فرای بود و بعد هم این جمله:
«محبوبیت فرای در میان ایرانیان مرزی نمی شناخت. او پس از انقلاب نیز مورد احترام مقامات ایران بود تا حدی که در سال 1389 (2010) دولت محمود احمدینژاد به ریچارد فرای یک واحد مسکونی در اصفهان اهداءکرد».
آن زمان هم این خبر در سایت ها درج شد:
در پی دستور دکتر محمود احمدینژاد رییس جمهوری اسلامی ایران روز یکشنبه خانه تاریخی تمیزی اصفهان در اختیار پروفسور ریچارد فرآی استاد ایرانشناس آمریکایی قرار گرفت.
خانه تاریخی تمیزی تا زمان حیات پروفسور فرای در اختیار این شرقشناس و ایرانشناس خواهد بود و پس از آن به عنوان بنیاد شرقشناسی اصفهان مورد استفاده قرار میگیرد. و تألیفات این پروفسور آمریکایی در بنیاد شرقشناسی اصفهان جمعآوری خواهد شد تا مورد استفاده شرقشناسان قرار گیرد.
راستش خودم هم خبر مزبور را جدی گرفته بودم، اما بر اساس همان تردید تصمیم گرفتم جستجویی بکنم و ببینم خبر درست است یا خیر.
حاصل آنچه شنیدم این بود که خانه مزبور که به نام خانه تمیزی شناخته میشود و واقع در خیابان ابنسینای اصفهان، بازارچه حمام قاضی است، متعلق به شرکت مسکنسازان بوده است. این شرکت گویا در مجموعه وزارت مسکن قرار داشته است. زمانی که فرای با رئیسجمهور دیدار میکند، گویا از او میخواهد که اجازه دهند او را در کنار پوپ که قبرش در کنار زایندهرود است دفن کنند. آقای رئیسجمهور که در وعده دادن ید طولایی داشتند به زیبایی گفتند: چرا بعد از مردن به شما خانه بدهیم. در همین حیات شما خانهای به شما میدهیم. قرار شد میراث فرهنگی دنبال کند. نتیجه آن شد که خانه تمیزی به آقای فرای داده شود. طبعا خانه مالک داشت و به قیمت 2 میلیارد تومان کارشناسی شد. قرار گذاشتند و قراردادی با مسکنسازان نوشتند و قرار شد که این پول به این شرکت یادشده داده شود.
اما خدا روز بد ندهد…. فردا یا پس فردای آن روز، کیهان مطلبی علیه این اقدام نوشت و این که فرای خارجی است و …. تا آخر. شاید آن زمان قصه به مجلس هم کشیده شد و سوالی و توضیحی و جز اینها…. ظاهرا بنا بود انجام شود…
این گذشت تا این که معلوم نشد چه شد که ماجرا به فراموشی سپرده شد؛ آیا فرای بعد از آن چیزی گفت که سبب لغو این ماجرا شد؟ بنده خبر ندارم. لابد اگر چیزی بوده باید در جایی درج شده باشد.
اما سرنوشت خانه تمیزی… این که همین یک ماه قبل، خانه به شخصی فروخته شد تا تبدیل به یک هتل سنتی شود و بدین ترتیب عاقبت بخیر شد…. که بر سر در کاروانسرایی تا آخر….
و حالا معلوم نشد وصیت فرای برای دفن کنار پوپ جدی بوده است یا نه… احتمال می دهم جدی بوده… اما نه رئیسجمهور فعلی نه کسی دیگر جرأت نخواهد داشت این اقدام را انجام دهد. خدا رحم کرد که افتاد به تعطیلی. جنازه آن بنده خدا را که نمیشود روی زمین نگاه داشت. ایران هم دو سه هفته تعطیل است. بنابراین هیچ کس مقصر نیست. امیدوارم هر کجا خاکش کردند، زمین او را قبول کند و آقای ظریف هم ناراحت نباشد.