محمدرضا رشید کردستانی موضوع این مقاله، بررسی دکترین صدور انقلاب اسلامی آیتالله [امام] خمینی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی از مقطع اشغال سفارت آمریکا تا پایان تحوّلات مربوط به عملیات رمضان و…
هفتاد سال از فروپاشی حکومت یکساله فرقه دموکرات آذربایجان میگذرد، اما هنوز طرحی جامع و همهسونگر از فرجام کارش در دست نیست. کارنامه و زمانه فرقه دموکرات آذربایجان موضوعی تحقیقی است مفصل که پیشتر به آن پرداختم. آنچه در این مختصر خواهد آمد، نه کارنامه و زمانه فرقه که تنها فرجام کارش است، آن هم تنها در پیوند با افسانهای که سالها سایهاش را بر چرایی فروپاشی حکومت یک ساله دموکراتها در آذربایجان افکنده است: افسانه اولتیماتوم آمریکا به شوروی.
در حالی که دور تعیینکننده مذاکرات هستهای در لوزان سوئیس در جریان است و تا چند روز دیگر روشن خواهد شد که آیا طرفین در مسیر نهایی کردن یک توافق جامع هستند…
«معاملات پولیتیکی ایران مملو از پریشانی و بدبختی میلیونها مردم بیگناه است، مثل یک تئاتر بسیار منظم خوبی صورتپذیر میشود. قارئین این کتاب خواهند دید که همان اشخاص قدیمی کهنهپرست بلباسهای مختلف پیدرپی در نمایشگاهان تئاتر آمده و پس از نشان دادن پرده مختصری مراجعت مینمایند. مثلاً یکدفعه ملبس به لباس وزیر شاهپرست شده، مرتبه دیگر به کسوت وطنپرستان معروف جلوه] مینمایند[مردمانی که در مجامع ملی و مجالس قومی دارای مقامات عالیه میباشند در ظرف یک روز بلکه یک ساعت به حضیض گمنامی ومحوّیت تنزل نموده…این امر راهم باید ملتفت بود که بهاستثنای قلیلی از مأمورین دولتی سایر صاحبمنصبان و نمایندگان، همتشان منحصر به متمول گردانیدن خود دوستان خود بوده است.» (شوستر. اختناق ایران: ص 16)
مارگارت هیلدا تاچر (2013-1925) نامی است که حضور و تاثیر آن نه تنها بر تاریخ بریتانیا بلکه بر تاریخ جهان غیرقابل چشمپوشی است. «بانوی آهنی» شاید لقبی زیبندهتر بجای «بانوی آهنین» برای این تنها زن نخستوزیر بریتانیا باشد. چرا که سیاست و میراث تلخ او حتی بهسختی هموطنان و هم حزبیهای محافظهکار او را اقناع میکند، چه رسد به سایر ملل دیگر. بدیهی است برای ما ایرانیان که نام «انگلیس» خواسته و ناخواسته خود، تبدیل به تجسمی از وجوه منفی پیر استعمار میشود، نام تاچر علیرغم اقرار به توانایی های او آهنگ خوشایندی ندارد. در ذیل گزارشی از بی بی سی درباره روزهای ایرانی او آورده میشود.
رقابت و مقابله سمبلیک بین ایران و عثمانی و ظهور آن در نوع استفاده از پرچم همواره یکی از مضامین تنش بین روابط ایران و عثمانی بود. پرچم شیر و خورشید ایران بهعنوان نماد ملی-شیعی و پرچم ماه و ستاره بهعنوان نماد ملی-تسنن عثمانی و استفاده آن در کشورهای یکدیگر تنشهایی را در روابط دو کشور ایجاد کرد. یکی از تنشهای حاد در دوره صدارت میرزا آقاخان نوری رخ داد؛ عثمانیها قصد داشتند پرچم ماه و ستاره خود را در تهران برافراشته و از سوی دیگر اجازه مقابله به مثل به ایران ندهند و سفارت ایران در استامبول حق برافراشتن نداشته باشد؛ میرزا آقاخان نوری به شدت با این عمل عثمانی به مقابله پرداخت و تلاش او منتج به این شد که عثمانیها عقبنشینی کنند و در روزهای مهم و ویژه همزمان در بین دو کشور برافراشته شود.