عضو شوید !

برای اطلاع از مطالب منتشره به ما بپیندیدو

رخداد

برچسب: شیوه حکمرانی

دیدگاه دیگر

از چهارشنبه سوری تا سیزده بدر 

 سعید مقیمی

 

1-     وقتی مترصد نوشتن یک مطلب درباره مراسمی چون چهارشنبه سوری بودم، فکر کردم که «عنوان» این نوشتار را با واژه‌هایی چون: «به بهانه فرا رسیدن…» چنین روزی آغاز کنم. اما در همین حین نکته‌ای به ذهنم خطور کرد که چرا ما برای فهم، گفتگو و شکل دهی حوزه زندگی «انسان ایرانی» می‌بایست منتظر و یا به دنبال «بهانه‌ای» باشیم. آیا این خود موید سطحی نگری و یا جدی نبودن ما نسبت به پرداختن به ضرورت‌های زندگی انسان ایرانی نیست؟ آیا بیان مناسبتی مسائل و پرداختن به اتفاقات نمادین، به منزله تقلیل و یا نادیده گرفتن اهمیت طرح و نقد ضرورت‌های «زندگی» تلقی نمی‌شود؟ آیا این معضل ما را از فهم زندگی در عصر جدید باز نمی‌دارد؟ (معضلی که متأسفانه در فکر و عمل سطوح مختلف افراد این جامعه رسوخ کرده است)؛ و آیا …

 

بیشتر بخوانید
مقالات

مشروعیت سیاسی و تحولات مفهومی 

 احمد بنی جمالی

 

1- مفهوم مشروعیت (اگر آن را معادل درستی برای legitimacy بدانیم) مفهومی دیرپاست، از این جهت که سابقه آن به شکل گیری نهادهای مدنی و طرح موضوع چرایی اطاعت سیاسی یا سوالاتی از این دست برمی گردد. پرسش از دلایلی که از یک سو حکام بر اساس آنها به قدرت و سلطه خود مشروعیت می‌بخشند و از سوی دیگر متابعان داعیه حکومت به قدرت را تصدیق می‌کنند. این تامل نظری درباره آنچه قدرت را به حق و سلطه را به اقتدار تبدیل می‌کند رویکردی هنجاری در درون سنت فلسفه سیاسی بود و عمدتا با مباحثی در حوزه صدق نظری و انتزاعی مشروعیت سر و کار داشت. در دوران معاصر اما هر چه جلوتر آمده‌ایم مشروعیت بیشتر به مفهومی مرتبط با مناسبات قدرت و اشکال و پیامدهای آن نزدیک شده است و به مباحثی چون زمینه های ذهنی و عینی مشروعیت حکومت‌ها، گونه شناسی منابع مشروعیت، دلایل تزلزل مشروعیت و پیامدهای آن بر نظام‌های سیاسی توجه نشان داده است. در واقع این ماکس وبر بود که در ابتدای قرن بیستم و در کتاب «اقتصاد و جامعه» مفهوم مشروعیت را در چارچوب جامعه شناسی سیاسی و با تاکید بر گونه شناسی آن مورد بحث قرار داد. در نظام مفاهیم وبری، صورت‌های آرمانی مشروعیت در سه گونه سنتی، کاریزماتیک و قانونی – عقلانی خلاصه می‌شد. مشروعیت سنتی ناشی از پذیرش و تصدیق رسوم و سنن، عرف و ارزش‌های مشترک و لازم الاتباع بود که در مقابل اقتدار کاریزمایی ناشی از اعتقاد به فرهمندی و ویژگی‌های ذاتی و خارق العاده شخصی حاکم بود که از ایمان و ارادت اتباع و رابطه عاطفی آن‌ها با رهبر کاریزماتیک منشا می‌گرفت. این شکل از مشروعیت، موجد بیشترین مشروعیت‌ها بود اما در کوتاه مدت و در غیاب کاریزما، در سنت تازه یی نهادینه و روالمند می‌شد. اقتدار قانونی – عقلانی اما که اساسا پدیده یی مدرن بود بر تصدیق اعتبار غیرشخصی قوانین موضوعه و اختیارات و صلاحیت حاکم قرار داشت. این شکل از اقتدار ناشی از قرارداد میان شهروندان آزاد و واجد حقوق در یک سرزمین مشترک و مشاع و از دیدگاه وبر پایدارترین مشروعیت‌ها محسوب می‌شد.

بیشتر بخوانید
مقالات

دموکرات یا اقتدارگرا، درباب مصدق و مسئله دموکراسی 

دکتر احمد بنی جمالی**

 

«در حکومت مشروطه تنها یک قدرت اصیل و لایزال موجود است و آن نیروی ملت است که اگر به معنای واقعی بروز و ظهور نکند مشروطیت و دموکراسی معنای واقعی خود را از دست می‌دهد. هرچند به ظاهر مجلسی وجود داشته و عده‌ای به نام نمایندگی مردم در آن جمع شوند. برای این خدمت گذار هیچ لذتی بالاتر از این نیست که می‌بینم قدرت ارادهٔ ملت به مفهوم واقعی به ظهور رسیده و محکم‌ترین تکیه گاه و بزرگ‌ترین ضامن حفظ و بقای مشروطیت ما شده است.»

نطق رادیویی مصدق پس از رفراندوم انحلال مجلس

 

بیشتر بخوانید