گور ویدال(Gore Vidal)، نویسنده مشهور و فعال سیاسی آمریکایی، که مدتی بیمار بود، در سن ۸۶ سالگی درگذشت.
او ۲۵ رمان نوشت از جمله رمانهای پرفروش «بر» (Burr) و «آفرینش». بیش از ۲۰۰ مقاله و چندین نمایشنامه از دیگر آثاری است که او در دوران فعالیت خود خلق کرد.»
گور ویدال از جمله نویسندگان ادبی بود که سخنان جنجال برانگیزش، دیدگاه های تند و انتقادهای صریحش که طیف گسترده ای را در بر میگرفت، او جان اف کندی را «یکی از جذابترین مردان» و «یکی از بدترین روسای جمهور» توصیف کرده بود. بنا بر باور وی ایالات متحده را «باهوش ترین آدمها بنا کردند و ما بعد از آن هیچ کدام از آنها را ندیدهایم.» او به درستی دریافت که بجای سیاستمدار میتواند نویسنده باشد.
گور ویدال نخستین کتابش را در ۱۹ سالگی نوشت و بعدها یکی از برجستهترین نویسندگان آمریکا شد ولی مسیر هنریاش چندان هموار نبود.
«شهر وستون»، کتاب دوم او به همجنسگرایی میپرداخت که در زمان انتشارش به شدت جنجال برانگیز شد تا آنجا که کتابفروشی ها حاضر به سفارش و عرضه این کتاب نشدند و آقای ویدال در بیشتر دهه ۱۹۵۰ از جامعه رانده شد و ناگزیر شد با نام مستعار بنویسد. او در اواخر دهه ۱۹۵۰ دوباره با نام خود به نوشتن پرداخت و روی فیلمنامه «بن هور» و چند فیلمنامه دیگر کار کرد. سرانجام در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بود که او با رمانهای تاریخیاش که بر اساس زندگی شخصیتهای آمریکایی از جمله آبراهام لینکلن مینوشت، به شهرت گسترده ای دست یافت. «گور ویدال» نخستین برندهی جایزهی ادبی «پن- بوردرز» شد. این جایزهی ادبی به نویسندگان متشخص آمریکائی داده میشود که آثارشان در درک بهتر شرایط انسانی رهگشاست.
گور ویدال به یمن ترجمه های فارسی از آثارش در ایران هم شناخته شده است.
فریدون مجلسی، مترجم و پژوهشگر، که ۷ اثر از گور ویدال را ترجمه کرده است، میگوید اگر نخواهیم بگوییم اولین، او دست کم در میان سه نویسنده برتر آمریکا قرار میگیرد. او شهرت گور ویدال را به دلایل مختلفی مرتبط میداند از جمله رمانهای سه گانه اش درباب تاریخ آمریکا.
نخستین رمان این مجموعه «آرون بر» نام دارد که نام معاون توماس جفرسن، سومین رئیس جمهور آمریکا، بود که ژنرال الکساندر همیلتون، وزیر خزانه داری آمریکا را کشت.
به گفته فریدون مجلسی، ویدال این کتاب را بهانه ای برای روایت تاریخ آغازین آمریکا کرد. رمان دوم این سه گانه «۱۸۷۶» نام دارد که تا صد سال بعد از استقلال آمریکا را روایت میکند. «واشنگتن دی سی» کتاب سوم این مجموعه است که به روایت وقایع تاریخ آمریکا تا سال ۱۹۶۰ میپردازد.
فریدون مجلسی میگوید که گور ویدال بعدها با نوشتن «امپراتوری»، کتاب چهارمی را هم به این سهگانه اضافه کرد که مربوط به دوران آبراهام لینکلن بود. آقای مجلسی میگوید که این سه گانه را ترجمه کرده هرچند که از میان آنها تنها «آرون بر» شانس چاپ شدن در ایران را داشته و دو جلد دیگر هنوز منتشر نشدهاند.
تاریخ ایران باستان
گور ویدال در تعدادی از آثارش به تاریخ ایران باستان هم پرداخته است.
آقای مجلسی میگوید: «گور ویدال علاقه خاصی به تاریخ باستان داشت و وقتی پای یونان و روم باستان به میان بیاید، تنها رقیب آنها ایران باستان است و بنابراین خود به خود پای ایران به میان میآید. این کتابها نشان میدهد که گور ویدال عمیقا با تاریخ باستان ایران آشنا بوده است.»
یکی از این کتابها که ترجمهاش برای او لذتبخش بوده «یولیانوس» با عنوان فرعی «میترا و صلیب» است.
فریدون مجلسی میگوید: «یولیانوس کشمکشی را در فرهنگ امپراتوری روم که تازه مسیحی شده، مطرح میکند- کشمکشی بین مذهب جدید و مذهب قدیم هلنی، و خصوصا با میترائیسم (آئین مهر) که از ایران به اروپا رسوخ کرده بود – و نشان میدهد که چگونه امپراتور یولیانوس وقتی که جانشین عمویش کنستانتین بزرگ میشود که بانی قسطنطنیه و امپراتوری بیزانس بود و روم را مسیحی کرده بود، به آیین مهر روی میآورد و به قول خودش برای اینکه به خاستگاه آیین مهر دست یابد، به تیسفون حمله میکند. شاپور دوم ساسانی که در برابر او مقاومت میکند، با ضد حمله یولیانوس را وادار به فرار میکند و در کردستان به دام میاندازد و او را میکشد و امپراتوری جدیدی برای رومیان در همان جا تعیین میکند.»
کتاب شاخص دیگر ویدال که بی ارتباط با تاریخ ایران باستان نیست «دوخواهر» نام دارد که در ایران با عنوان «هلنا» ترجمه شده است.
آقای مجلسی میگوید: «دو خواهر، ماجرای زندگی هلنا، دختر کاهن بزرگ افس کنونی در ترکیه را روایت میکند که ملکه اردشیر دوم هخامنشی است و بعد از مرگ شوهر به افس نزد پدرش میگریزد؛ مبادا فرزندش کورش قربانی رقابتهای درون خانوادگی هخامنشی شود. هلنا در آنجا در صدد ازدواج با یک مرد مصری ثروتمند بر میآید و خواهرش ملکه هالیکارناس که به دیدارش میآید او را از ازدواج منع میکند و خودش با آن مرد ازدواج میکند.»
به گفته فریدون مجلسی، ویدال این داستان را به موازات داستان دیگری از زندگی ژاکلین کندی روایت میکند که «در آستانه ازدواج با اوناسیس، ثروتمند بی ریشه یونانی، است.»
«ویدال در اینجا یک داستان باستانی ایرانی را با یک داستان امروزی آمریکایی به موازات هم پیش میبرد. در این وسط تسویه حسابهای خانوادگی هم ممکن است موثر باشد. ویدال نابرادری ژاکلین کندی است.»
فریدون مجلسی میگوید: «او در بالاترین سطح اجتماعی آمریکا بود و در عین حال منتقد سیاست جمهوری خواهان؛ میتوان او را در جناح چپ لیبرالهای آمریکایی قرار داد.»
کتاب «کالکی» روایتی پیچیده از آرمانها و هراسهای زندگی
ویدال در کتاب دیگرش «کالکی»، به انتقاد از جنگ ویتنام میپردازد. کالکی کلمه ای هندی است و نام آخرین تجلی الهی هندو، در صورت انسانی، مثل سایر خدایان هندو. بر اساس باور هندویان، این آخرین تجلی، به عنوان منجی در زمانی ظهور خواهد کرد که ظلم و جور جهان را فرا گرفته باشد.
قهرمان این کتاب که جوانی روان پریش از سربازان جنگ است، با ربودن نوعی میکروب که فقط خودش را در برابر آن مصون میسازد، نسل بشر را در کره زمین منقرض میکند. فریدون مجلسی میگوید: «گور ویدال وحشت از سلاحهای کشتار جمعی را در این کتاب میآفریند. کالکی یکی از نقاط اوج انتقاد او از مسیری بود که امروز بشر در آن پیش میرود.»
آقای مجلسی در پاسخ به این سوال که چه شد که به آثار گور ویدال علاقه پیدا کرد میگوید: «کتاب» آفرینش «نخستین کتابی بود که از او خواندم و دیدم که با نویسنده متفاوتی طرف هستم. راوی داستان کورش سپیتمه نام دارد و ویدال او را نوه زرتشت قرار میدهد که مادری یونانی دارد و کاهن زاده است. او در شوش در دربار خشایارشا مهمان است و بعد به دلیل آشنایی زبان و فرهنگ هلنی در اوج دوران شکوفایی فلسفی یونان به یونان سفر میکند و با دیمکریتوس و فلاسفه دیگر یونانی دیدار میکند و سپس به ایران برمی گردد.»
فریدون مجلسی میگوید: «جالب این است که علت انتخاب این تاریخ به خشایارشا این است که همزمان است با دوران سیذارتا (بودا) در هند و کنفسیوس (معلم بزرگ در چین) و ویدال در قالب ماموریتی از سوی خشایارشا سپیتمه را نزد بودا و کنفسیوس میفرستد و در قالب این کتاب یک مطالعه تطبیقی و مقایسه ای بین افکار هلنی، زرتشتی، بودایی و اخلاقیات کنفسیوسی در کتابش صورت میدهد که شاید شاهکار او باشد.»
آقای مجلسی میگوید: «من بخشی از این کتاب را ترجمه کرده بودم که با دیدن ترجمه چاپ شده ای از آن، که ترجمه خوبی هم بود، از ادامه ترجمه منصرف شدم.»
به گفته او «نکته مهم این است که گور ویدال در نوشته های خود عملا به تجزیه و تحلیل سخنان هرودوت، تاریخ نویس یونانی میپردازد و نظرات او را که با غرض ورزی همراه بوده مردود می شمارد»
او ویژگی گور ویدال را این میداند که غیرجانبدارانه و بی طرفانه به مسائل تاریخی پرداخته است.
آقای مجلسی قلم گور ویدال را «شیرین» توصیف میکند و میگوید: «هنگام ترجمه میگفتم که آیا توانایی داری که زیبایی این نثر را به زبان خودت هم منتقل کنی؟»
فریدون مجلسی میگوید جز نویسنده کتاب، شاید مترجم آن کتاب، بیش از هر کس دیگری وارد عمق کتاب شود چرا که کلمه به کلمه و پابه پای نویسندهاش پیش میرود.
«با گور ویدال نوعی احساس نزدیکی داشتم و با شنیدن خبر مرگش انگار کسی از نزدیکانم درگذشته بود. با او انس داشتم هرچند که هیچ گاه او را ندیدم. انگار که همزبانی را از دست دادهام.»