لوپر Looper (حلقه گیر)[1]

ترجمه: الهه نصیری

سال تولید: 2012 آمریکا

مدت‌زمان: 118 دقیقه

ژانر: علمی- تخیلی

کارگردان: ریان جانسون

بازی: بروس ویلیس، امیلی بلانت، گارت دیلاهانت، جف دانیلز، جوزف گوردون-لویت

فیلم لوپر ساخته جانسون همزمان هم بسیار هیجان‌انگیز و درعین‌حال بسیار گیج‌کننده است: یک فیلم سفر در زمان و علمی تخیلی مسحور کننده که مدیون فیلم یادآوری از کریستوفر نولان و نابودگر اثر جیمز کامرون است، اما با ویژگی‌های مختص به خود و حس قوی ضرورت.

داستان فیلم به گونه‌ای گیج‌کننده در آینده در سال 2044 و نیز 30 سال جلوتر از آن می‌گذرد. در سال 2074 امکان سفر در زمان فراهم می‌شود ولی به ناگاه دولت آن را غیرقانونی اعلام می‌کند، همزمان فن آوری کنترل و نظارت و کسب مهارت‌های قانونی در شیوه تحقیقات صحنه جرم، کشتن دیگران را بسیار دشوار می‌نماید بنابراین تشکیلات آدم کش‌ها به طور غیرقانونی از تجهیزات سفر در زمان برای حذف افراد مزاحم استفاده می‌کنند.

در حقیقت قربانیان را 30 سال به‌عقب بازمی‌گردانند به زمانی که در آن آدمکش‌ها با مبلغ ناچیز آنها را با تفنگ می‌کشند و دستمزدشان را با شمش های نقره‌ای که به بدن مقتول بسته‌شده دریافت می‌کنند. اما دراین‌بین یک مشکلی وجود دارد. آدمکش‌ها را لوپر (Looper) یا حلقه گیر می‌نامند چرا که آنها باید در نهایت یک روز این حلقه را ببندند. در آینده خودِ میان‌سالشان باید از بین برود زیرا که آنها اطلاعات زیادی در مورد کارفرمایشان به‌دست آورده‌اند، بنابراین برای ترور، به زمان مورد نظر فرستاده می‌شوند. در حالیکه این بار مبلغ بازنشستگی ویژه‌ای از شمش طلا به مقتول بسته‌شده است. خودِ جوان باید ماشه را با آرامش ذن مانند بکشد و با ناپدید شدن خود در این 30 سال موافقت کند. یکی از این لوپرها “جو” با بازی جوزف گوردون- لویت، زمانی که خود پیرترش (با بازی بروس ویلیس) به گذشته بازمی‌گردد و از اجرای حکم سرپیچی می‌کند مجبور می‌شود او را دنبال کند.

 مانند همه فیلم‌های سفر در زمان، یک لحظه دشوار وجود دارد و آن زمانی است که یکی از شخصیت‌ها عاجزانه ذات ناممکن‌های منطقی را مورد سوال قرار می‌دهد و می‌پرسد که واقعا چه اتفاقی دارد می‌افتد و دیگری جواب می‌دهد: «خفه شو و فراموشش کن». البته موضوع سفر در زمان در فیلم لوپر چندان ویژگی خاصی محسوب نمی‌شود ولی ارزش آن نسبت به دیگر فیلم‌ها در این ژانر کمتر نیست. کارگردان آن را با نیروی داستان‌سرایی، شیفتگی مجذوب‌کننده و با ایجاد حس یک تابوی قدرتمندی که در حال شکسته شدن است تقویت می‌کند. اگرچه گوردون – لویت به طرز عجیبی شبیه دوران جوانی بروس ویلیس است اما این کمی غیرطبیعی و توهم زاست به گونه‌ای که نوعی بیگانگی و غرابت بر فیلم سایه می‌اندازد. لحن این فیلم با کمدی موجود در فیلم بازگشت به آینده (1985) اثر رابرت زمکیس و قواعد علمی خشک و بی‌روح در فیلم پرایمر (2004) از شین کاروث تفاوت دارد. فیلم حاوی خشونت و ترس است: آدمکش‌ها بسیاری از قواعد زمان و مکان را از بین برده‌اند. جف دانیلز نقش کوچک و کمیک به‌عنوان رهبر گروه با نام Abe دارد، کسی که مجبور است به سفرهای بازگشت در زمان برود تا مطمئن شود که عملیات، بدون دردسر انجام می‌پذیرد. او جو را به خاطر فراگیری زبان فرانسه تحقیر می‌کند و می‌گوید: که زبان ماندارین یاد بگیرد چرا که کشور چین در آینده بسیار مهم خواهد شد. (او می‌گوید: من می‌دانم چون از آینده می‌آیم).

 «لوپر» برخلاف آنچه که پس از خواندن خلاصه داستان این فیلم انتظار خواهد داشت، تنها یک اکشن سریع و پربرخورد که در آن تنها شلیک گلوله با تماشاگر صحبت می‌کند نیست، «لوپر» مملو از صحبت و ایده‌های جدید درباره سفر در زمان است که به بهترین نحو ممکن به‌کار گرفته‌شده‌اند. شاید شما انتظار داشته باشید که با فرار جوئی مُسن از دست جوئی جوانتر، نهایتاً یک روند ” موش و گربه ای ” و تکراری شکل بگیرد و مُشتی دیالوگ کلیشه‌ای در این میان رد و بدل شود، اما باید بگویم که «لوپر» چند قدم از این پیش ذهنیت جلوتر است و می‌توان گفت که این فیلم یکی از ناب‌ترین اکشن های سال را رقم زده است. نکته‌ای که «لوپر» را از سایر هم‌قطارانش متمایز می‌کند، ایده‌های کاملاً تازه و روند منحصر به فردش می‌باشد که تا پیش از این در ساخت آثار تخیلی به‌کار گرفته نشده بود.

اما شاید این سوال برای مخاطب پیش بیاید که چرا جانسون ایده اولیه و جذاب خود را در همان ابتدا برای مخاطب مشخص می‌کند و این ایده را برای باقی‌مانده زمان فیلم بکار نمی‌گیرد؟ برای پاسخ این سوال باید عرض کنم که جانسون علاوه بر ایده‌های اولیه و جذاب فیلمش، تا انتهای فیلم ایده‌های جدیدتر و جذاب تری را برای پیشبرد داستانش استفاده می‌کند که در یک جمع‌بندی ساده می‌توان گفت باعث شده «لوپر» حتی چند گام از فیلم‌های مطرح در این ژانر (نظیر «کد منبع») جلوتر باشد.[2]


[1]Peter BradshawThe Guardian, Thursday 27 September 2012 21.30 BST

[2]– http://www.moviemag.ir/cinema/movie-reviews (میثم کریمی)