هر چه زمان میگذرد احتمال غیر طبیعی بودن درگذشت چهرههایی چون مصطفی خمینی، شریعتی، آل احمد، تختی و صمد بهرنگی کمتر مطرح میشود؛ هر چند محتشمیپور بر فرضیه قتل اصرار دارد…
اول آبان، چهلویکمین سالگرد درگذشت آیتالله سیدمصطفی خمینی است. هر چند سال پیش برنامههایی به مناسبت چهلمین سالگرد اجرا شد اما همچنان یادکرد آن موضوعیت دارد.
ایرانیان در آغاز فرایند مدرنیزاسیون هنوز آگاهی دقیقی از توانمندیهای اقتصادی بالفعل و بالقوهٔ خود نداشتند. بر اساس برآورد ویلم فلور در آغاز قرن بیستم و آستانهٔ انقلاب مشروطه جمعیت ایران حدود نه میلیون نفر بود که اکثریت آنان را روستاییان تشکیل میدادند. جمعیت شهری در این سالها حدود 18 درصد کل جمعیت را تشکیل میداد و سه شهر تهران، تبریز و اصفهان نیز جمعیتی با بیش از 100 هزار نفر داشتند.
تشکیل نهادهای مدرن اداری در ایران در زمرهٔ خواستههای مشروطهخواهان بود و ازاینرو از اواخر قرن گذشتهٔ خورشیدی بهتدریج شاهد شکلگیری تدریجی این نهادها بودیم. در سال 1297 خورشیدی ادارهای تحت عنوان «ادارهٔ سجل احوال» در وزارت داخله به وجود آمد در شانزدهم آذرماه 1297 نیز نخستین شناسنامهٔ ایرانی در این اداره صادر شد.
یادداشتهای علم، دستنوشتههای روزانه امیر اسدالله علم، وزیر دربار محمدرضا شاه است که از سال 1346 آغاز میشود و به سال 1356 مقارن با تشدید بیماری و جدا شدن او از امور حکومتی پایان مییابد. علم در این یادداشتها درونیترین زاویهها از زندگی و کردار شخصی و سیاسی محمدرضا شاه را نشان میدهد. امیر، زاده بیرجند بود و کمتر از سالی پس از پایان این یادداشتها، در فروردین 1357، به بیماری سرطان خون درگذشت. پیکرش در آرامگاه خاندانی در آستانه امام رضا در مشهد به خاک سپرده شد.
چه آسیبهای درونی متوجه راه سوم است؟ راهی نانوشته و پرمخاطره با یشترین تولیدات فرهنگی و تأثیرات اجتماعی در تاریخ معاصر ایران. راهی که تاکنون قادر بوده هرچند یکبار موج دموکراسی خواهی را رقم بزند و ناخودآگاهی تاریخی را به انباشتی از خودآگاهی و تجربه برای گروههای مختلف اجتماعی تبدیل کند. آسیبشناسی این مخاطرات در حوزه اندیشهورزی و راه و روش انسجامبخشی حائز اهمیت است.
در میزگرد حاضر دکتر نوذری راه سوم را داینامیک و فعال میداند و معتقد است اگر راه مذکور فراست خود انتقادی را همچون نسلهای مختلف فرانکفورتیها برجان بخرد، و از راه به روش شناخت ویژهای نزول نکند، دچار خطر ایدئولوژی زدگی نخواهد شد.
هیچ نوشته تاریخی را نمیتوان یافت که ایرادهای تاریخی به آن راه نیافته باشد و مدعی شد که آن گفتار و یا نوشتار تنها بازگوکننده تمام حقیقت در دورهای خاص است. بدون شک هرکدام از کتابهای تاریخی که به نگارش درآمده و یا تاریخ شفاهی که بهصورت مکتوب منتشر شده باشند، با نقدهایی همراه خواهد بود. چرا که تاریخ را- خصوصاً تاریخ دوره معاصر که بیش از دیگر دورههای تاریخی در ایران از حساسیتی خاص برخوردار هست- آنچنانکه گفتهاند و نوشتهاند از زوایای مختلفی مورد پژوهش و بازبینی قرارگرفته و هرکدام از تاریخنگاران کوشیدهاند بخشهایی که به گمانشان مهمتر و کمتر دیده شده را برجسته ساخته و در نهایت پیشزمینهها و یا فرضیههای ذهنی خویش را به اثبات رسانند.
تجربه نهضت ملی و کودتا بیش از آنکه مجالی برای تصفیهحسابهای سیاسی و به محاکمه کشیدن این و آن باشد، فرصتی برای گفتوگو در مورد پیچیدگیها و الزامات گذار به دموکراسی و دانستن قدر موقعیتها است.
محسن آزموده/ از هر منظری بنگریم، 30 تیر سال 1331 نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است، انتخابات مجلس هفدهم به دلایل مختلف متشنج شده است، روز 25 تیرماه 1331 دولت دکتر مصدق که کوشیده نفت را ملی کند و با این کار جلوی قدرت بینالمللی زمانهاش یعنی بریتانیا ایستاده و گامهای مؤثری در تداوم مشروطهخواهی و محدود کردن قدرت سلطنت برداشته حالا پس از رد درخواست انتقال وزارت جنگ به دولت توسط شاه محمدرضاشاه پهلوی جوان استعفا میدهد.