ایرانیان در آغاز فرایند مدرنیزاسیون هنوز آگاهی دقیقی از توانمندیهای اقتصادی بالفعل و بالقوهٔ خود نداشتند. بر اساس برآورد ویلم فلور در آغاز قرن بیستم و آستانهٔ انقلاب مشروطه جمعیت ایران حدود نه میلیون نفر بود که اکثریت آنان را روستاییان تشکیل میدادند. جمعیت شهری در این سالها حدود 18 درصد کل جمعیت را تشکیل میداد و سه شهر تهران، تبریز و اصفهان نیز جمعیتی با بیش از 100 هزار نفر داشتند.
تشکیل نهادهای مدرن اداری در ایران در زمرهٔ خواستههای مشروطهخواهان بود و ازاینرو از اواخر قرن گذشتهٔ خورشیدی بهتدریج شاهد شکلگیری تدریجی این نهادها بودیم. در سال 1297 خورشیدی ادارهای تحت عنوان «ادارهٔ سجل احوال» در وزارت داخله به وجود آمد در شانزدهم آذرماه 1297 نیز نخستین شناسنامهٔ ایرانی در این اداره صادر شد.
متن سخنرانی در انجمن سلطنتی آمارگران در 23 آوریل 1901 (عصر مظفرالدین شاه)
در آغاز قرن بیستم، ایران در آستانهٔ انقلاب مشروطه قرار داشت؛ انقلابی که ناتمام ماند. ایران آن زمان، صحنهٔ رقابتهای آشکار و پنهان قدرتهای استعماری، بهویژه انگلستان و روسیه، بود. ژوزف رابینو نخستین رئیس بانک شاهنشاهی ایران بود، بانکی که در 1885 و در پی واگذاری امتیاز تأسیس بانک به بارون جولیوس دو رویتر تأسیس شده بود. بانک شاهنشاهی نخستین بانک مدرن ایران بود که مرکز قانونیاش در لندن و تابع قوانین بریتانیا بود.
ادبیات ایران، در دهههای سی تا پنجاه، صبغهای سیاسی، اجتماعی دارد و روشنفکر ایرانی جبههای ضد غرب و ضد استعماری میگیرد. دورانی که روشنگران آن صلای غربستیزی و بازگشت به خویشتن سرمیدهند. رضا براهنی نیز شیفته حرکتهای انقلابی و ضد استعماری دورانش است. او گفتمان انقلاب و تعهد سیاسی – اجتماعی را بهعنوان یک روشنفکر در ذهن خود دارد و بهعنوان یک شاعر و منتقد ادبی آن را پشتوانه نظریات خود قرار میدهد.
پرداختن بــه مفهومی همچون تقیه کــه از باورهای فقهی و کلامی شــیعیان اســت اقدامی خطیر به نظر میرسد. بنابر عرف چنیــن پژوهشهایی در حوزە کار متخصصانی اســت که بهطور خاص عمری را در این راه دانش اندوختــه و بهاصطلاح دودچراغخوردهاند. اما شاید رویکرد متفاوت این متن به تقیه توجیهی باشــد اندکی قابلقبول برای دست زدن به چنیــن مخاطرهای، رویکردی که بهانۀ خود را نه در جســتارهای فقهی که در جستارهای سیاسی ـ فلسفی و مسئله«اکنونیت» مییابد.
فهم رابطۀ دولت ملت در ایران در دم و دستگاه فکری خاصی متصلب شده است. این دم و دستگاه فکری که به «نظریۀ استبداد ایرانی» معروف است یک حکومت قاهر را در بالا و یک تودۀ بیشکل را در پایین به تصویر میکشد و تاریخ ایران را در دوری میفهمد که استبداد بازیگر اصلی آن است. در این نوع نگاه از ۷۰۲۲ سال پیش تاکنون ساختار استبدادی بر ایران حاکم است که دوری تکراری را بر تحولات سیاسی ایران حاکم کرده است.