هجوم بربرها (The Barbarian Invasions)

کارگردان و فیلم نامه نویس: دنی آرکان

بازیگران: رمی ژیرار، استفان روسو، دروتی بری من، لوئیس پرتال، ماری جوزه کروز

محصول 2003 کانادا

برخی از جوایز: جشنواره کن (2003) برای بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر زن (ماری خوزه کروز در نقش ناتالی دختر هروئینی)

اسکار (2004) برای بهترین فیلم خارجی

 هجوم بربرها فیلمی در ستایش و در عین حال نفرت از زندگی و مرگ است. شاید به همین دلیل است که در جشنواره کن (2003) انتقادات و تشویق‌های بسیاری را برانگیخت. آنچه مسلم است، فیلم به جنبه های گوناگون زندگی از سیاست گرفته تا تجربه های عاشقانه می پردازد، بدون آنکه اسیر ساده انگاری، تمجید و یا نفرت از زندگی شود.

عنوان «هجوم بربرها» در نطق تلویزیونی کارشناس «مرکز مطالعات و تحقیقات ملی کانادا» در مورد حادثه یازدهم سپتامبر 2001 نیویورک شنیده می‌شود که پس از تصویر مهیب فرو رفتن هواپیما در برج دوم می‌گوید: «آمریکا سال‌ها مورد تنفر دنیا بود و با یازدهم سپتامبر هجوم بربرها به این کشور آغاز می‌شود.»

قهرمان فیلم «رمی» استاد دانشگاه در رشته تاریخ که در پی اطلاع از سرطان پیشرفته‌اش روزهای پایانی زندگی را در بیمارستان می‌گذراند، بارها در مورد کشتارهای تاریخی آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در آمریکای لاتین و آسیا با حرارت و شدت حرف می‌زند و آن‌ها را وحشتناک‌تر از حوادث کوره‌های آدم سوزی و یازدهم سپتامبر می‌داند. رمی زندگی‌اش را وقف خوش‌گذرانی و برخی از ایده های شخصی‌اش نموده؛ او از زمان جدا شدن از همسرش، لوئیز (بریمان) با پسرش سباستین (روسو) هم رابطه ندارد. سباستین که دلال بازار بورس لندن است، به تشویق مادرش به کانادا می‌آید تا با پدر سوسیالیستش که کار او را تحقیر می‌کند در لحظات پایانی زندگیش همراهی کند. همراهی پر چالش، اما انسانی…

برخی «رمی» را، با آن ظاهر سرخوش و گفتارهای روشنفکرانه‌اش، با همه هوس‌بازی‌ها و شیطنت‌های پیرانه سرش، یادآور شخصیت‌های آثار «میلان کوندرا» می‌دانند. شاید بتوان تمام تلاش‌های بی فرجام او برای فراموشی تلخی و بیهودگی روزهای آخر زندگی و بیماری لاعلاجش را، گریزی برای کشیدن «سبکی تحمل ناپذیر هستی» و دغدغه های «جاودانگی» دانست.